- کارگردان: حسین سهیلیزاده
- فیلمنامهنویس: بابک کایدان
- بازیگران: محمدرضا فروتن، مریلا زارع، نازنین بیاتی، فرزاد فرزین، شبنم قلیخانی
- تهیهکننده: ایرج محمدی
حسین سهیلیزاده بعد از ساخت بیش از ده سریال برای شبکههای مختلف تلویزیونی از جمله فاصلهها، دلنوازان، ترانه مادری و… برای اولین بار سریالی برای شبکه پخش خانگی ساخته است؛ با قواعد و کلیشههای حاکم بر آن.
ماجرای سریال از این قرار است که پسری فقیر به نام کاوه (امیر حسین آرمان) بخاطر دستتنگی، اجارهنشینی و قرضهای پدرِ زندانیاش، دست به خودفروشی میزند؛ البته یک خودفروشی ظاهرا شرعی. خریدارِ او، زنی (مریلا زارع) بسیار ثروتمند است که شوخی در کارش نیست. به نظر میآید که جنس خریده را هم به هیچ وجه پس نمیفرستد.
همتا (نازنین بیاتی) و کاوه عاشقانِ چند سالهاند. از کلیپویدئوی شبه هندیِ سریال برمیآید که خاطرهسازیهایی از نوع بستنی و تاببازی و موتور هم زیاد داشتهاند. اما کاوه بیخیالِ عشق میشود. بازی نه چندان خوبِ او در کنار دیالوگهای بدتر از آن، باعث شده که در اولین قسمت از سریال، از این کاراکتر خوشمان نیاید اگر بدمان هم نمیآید.
دیالوگی که پایِ پله به صاحبخانه میگوید هم بد نوشته شده و هم بد ادا میشود. صاحبخانه دلیلی ندارد از کاوه حساب ببرد اما میبرد. این چنین جزییاتِ غیرجالبی، حاکی از فیلمنامهای نسبتا ضعیف است. گرچه نمیشود به این زودی درباره کلیتِ سریال اظهار نظر کرد، ولی درباره این قسمت که میشود.
باقی کاراکترها هم وضع مشابهی دارند. خانواده همتا از هم پاشیده است و اینطور که از حال و هوای غمگین و کثیف فیلم برمیآید، آینده روشنی نه برای او و نه برای مادرش وجود ندارد. شوهرِ مادرش نیز همان تیپ شدیدا کلیشهای از معتاد است؛ بددهن و چشمهیز.
پلان اولِ فیلم ریتم خوبی دارد و با یک حرکت تیلتِ دوربین، گذر زمان را نشانمان میدهد. بجز همین صحنه با چند قاب کمی خوب و غیرتلویزیونی، باقی صحنهها همان تصاویر تکرار شده از خانههای اجارهنشینها یا خانههای بسیار لوکس هستند با ریتمی کاملا معمولی. لوکیشنِ زندان هم با همان قابهای تکراری است که از همه زندانها در همه سریالهای ایرانی دیدهایم.
دلایلی که بخاطرش میشود سریال را دنبال کرد
با دیدن قسمت اول سریال، سوالاتی در ذهنمان شکل میگیرد که مهمترین آنها درباره کاراکتر کتایون است. ما نمیدانیم هدف او از بستنِ قلادهای دور گردنِ کاوه به عنوان یک سگِ روباتیک چیست. اصلا با او کجا آشنا شده و چرا این پسر جوان را طعمه مورد نظر خود برای بازیِهای متجملانهاش انتخاب کرده است. به عبارت دیگر، اینکه قرار است کاوه چگونه عروسکی برای نمایشهای کتایون باشد و چه کارهایی برای سرگرمی این زن انجام دهد.
سریال سعی میکند از استعاره مانکن استفاده کند و در تیتراژ بارها و بارها این استعاره را در قالبهای مختلف عروسکها نشانمان میدهد. درونمایه سریال از عنوانش کاملا مشخص است. تا اینجای کار پسر شبیه یک زندانی سرکش است و زن یک زندانبانِ اقتدارگرا. نمیدانم این سادهسازی تا قسمتهای بعدی در دیالوگگوییِ آنها ادامه خواهد داشت یا جایش را به اندکی پیچیدگی میدهد.
به هر حال وجود مریلا زارع به عنوان بازیگر این نقش، پیچ و تابهای داستانی زیادی را میان او و پسرک به ما نوید میدهد. بهترین صحنه این ایپزود اولیه از سریال هم مربوط به گفتوگوی کاوه و کتایون در یک باغ بزرگ و مجلل است. تنها صحنهای که بخشی از رسالتِ شخصیتپردازی را بر دوش تصویر گذاشته است؛ ما حقارت کاوه و خودبزرگبینیِ کتایون را در حال سوار شدن بر ماشینش میبینیم و زاویه دوربین هم، این خودشگفتی را تاکید میکند.
در این قسمت اتفاقات ظاهرا مهمی هم میافتد که همین اتفاقات میتواند زمینه سازِ ماجراهای مختلفی در قسمتهای بعدی باشد. البته صرف پیش آمدن اتفاق سریال را جذاب نمیکند. با اینکه از حالِ پدر کاوه در زندان باخبر میشویم و اطلاعاتی بیش از کاوه به دستمان میرسد باز هم دچار تعلیق نمیشویم و مقصرش اجرای بسیار بد آن اتفاق در زندان است. امیدوارم که کارگردانِ سریال بر نحوه اجرای اتفاقات در قسمتهای بعدی بیش از این چیزی که دیدیم حساسیت به خرج داده باشد.
در این قسمت از سریال حرکت و هیجانی وجود ندارد و بیشتر بر محور احساساتگراییِ سطحی و دیالوگگوییهای غیر جذاب استوار شده است. کلیشه جا افتاده از کارهای ملودرام نیز همین نبود هیجان است؛ فیلمسازانِ ما ملودرام را عمدتا با پیاز اشتباه میگیرند و توقع دارند ما با دیدن بدبختی همتا و مادرش یا استیصالِ کاوه فورا تحت تاثیر قرار بگیریم. اما لازمهاش این است که ابتدا ما آدمهای متمایزی ببینیم تا بتوانیم با مسائل آنها درگیر شویم نه آنکه تنها یک نظارهگرِ غیرفعال باشیم که صحنهها از جلوی چشممان بگذرد و قلب ما هیچ هیجانی هرچند موقت را تجربه نکند. تصنع در بازیها جلوی این اتفاقاتی که باید در مخاطب رخ دهند را میگیرد.
شواهد نشان میدهد که در قسمتهای بعد سر و کلهی بازیگرانی مثل محمدرضا فروتن و حتی خوانندهای مثل فرزاد فرزین پیدا میشود و شاید بشود در ادامه کار هیجان و جذابیتی را مشاهده کرد. گرچه تجربه نشان داده که بازیگران نمیتوانند جای خالیِ فیلمنامهای خوب و حساب شده را پر کنند.
جمعبندی
سریالسازان تلویزیونی، به سمت شبکه خانگی یورش بردهاند و تعداد سریالها در حال بیشتر شدن است. هنوز چیزی نگذشته که اکثرِ این تولیدات مانند محصولات یک کارخانه به هم شبیه شدهاند. موضوعات همگی حولِ مسائلی از اجتماع میگذرد که یا اساسی و مهم نیستند و یا اگر هستند، زاویه نگاه فیلمسازان به موضوع غلط، سطحی و مبتذل است. گویا «رئالیسم» از سریالهای ما رخت بربسته و جایش را قطعههای کج و معوجی از پازلِ جامعه گرفته است. پرداختها به طور عجیبی تصنعی هستند.
شبیه کاراکترها را نیز در سریالهای دیگری دیدهایم و بازیها تکرار بازیهای قبل است. کمتر نگاه جدیدی در این سریالها میتوان سراغ گرفت. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که وجود شبکه پخش خانگی، به عنوان شبکهای که حداقل دست سریالسازان را در پرداختهای آزادتر باز گذاشته است، نتوانسته باعث شود که خلاقیت بیشتری را در پرداختها شاهد باشیم. همان موضوعات سریالهای تلویزیونی اینبار هم ساخته میشود و فرق اساسی گویا بیشتر در لباسها و پوشش زنان خودش را نشان داده است. سریال مانکن در اولین قسمت خود جذاب و گیرا نیست. تکرار مکررات است و در بعضی موارد، قابل حدس. اما بخاطر داشتنِ چند نکتهای که در مطلب بیان شد، میتوان قسمتهای بعدی را نیز به تماشا نشست.
کسایی که می گیم مانکن عالیه،مغزتون رو به کار بندازین.سریال های خوب یعنی money heist،prison break و امثال اینها.این سریال کاملا درست نقد شده.از سریال های ایرانی آبی گرم نمیشه
یا عرض سلام و احترام من هم به عنوان یک معلم وکارشناس ارشد ادبیات داستان این سریال مانکن را نقد کنم.
برو بابا
بهترین فیلمی که دیدم مانکنه.اینقدر چرت وپرت نگید.دیالگ ها کاملا عالی فیلم کلا همش عالی واقعا متاسفم واستون………
شما ها حقتونه برید همون دل و اینحور چرت و پرت ها رو ببینید نه مانکن .
نقد های دروغ پشت سر هم حالم از منتقدین بهم میخوره????
سلام،از نظر من انتقادهای بیان شده کاملا بجاست و بسیار منصفانه ابراز شده،اگر بخواهیم بطور حرفه ای تر نقاط ضعف این سریال رو بیان کنیم بسیار بیشتر ازین چند مورد هست،جدای از قصه مبتذل و تلخ و مضطرب داستان که فاقد نکته ای اخلاقی ارزشمند یا آموزنده بودن هست،از ضعفهای شخصیتی داستان میشه به این موارد اشاره کرد:شخصیت کاوه کاراکتر پسری همیشه طلبکار است که به اطرافیان خود حتی همتا(معشوقه اش)بنوعی نگاه ابزارگونه دارد،خانواده کاوه برغم ادعاهای پدر و مادر کاوه و اصرار بر مذهبی بودن و تبرا جستن از حلال و حرام کردن کاراکتر منحرف قصه(کتایون)،نه تنها در ظاهر و پوشش آنگونه که ادعا میکنند نیستند بلکه بعد از بحث با کاوه برای ازدواج با کتی،همچنان در خانه ای که کاوه با پول اصطلاحا حرامی که از کتی گرفته و حتی وسایل خانه از همین پول تهیه شده،بدون کوچکترین اظهار نارضایتی و ناراحتی از این عملکرد پسرشان، یکسال همچنان در همان خانه زندگی میکنند.حتی بجای اینکه پدر و مادر با عملکردی قاطع جلوی اشتباه بزرگ فرزند خود بایستند و تبعات آن را به جان بخرند یا حداقل با ترک کردن خانه و قاطع برخورد کردن با انتخاب مادی گرایانه و خودخواهانه کاوه برای برگزیدن کتایون بجای همتا برای تصمیمی اشتباه، در سکانسی پدر و مادر کاوه که از همه چیز مطلع شده اند،با اقدام خود از کاوه بنوعی حمایت میکنند و معترضانه بسوی کتی میروند تا اورا مورد شماتت قرار دهند که چرا کاوه را بر سر دوراهی قرار داده است!,کاراکتر فرانک خواهر کاوه نیز مانند پدر و مادرش، بطور عجیبی در مقابل اشتباهات بزرگ برادر بی اعتنا و خونسرد است،وحتی در بعضی سکانسها بر خلاف ارتباط بسیار محدود و مختصر با کاوه،بصورتی افراطی ونیز غیر قابل توجیه،با پنهانکاریها و دروغگویی به نفع برادرش کاوه، حقایق را از دید پدر و مادرش پنهان میکند و خانه پدری را محلی برای رفت و آمد همتا معشوقه کاوه که مادرش را به شهرستان فرستاده،میکند.همچنین در قسمتهای بعدی سریال میبینیم که بر خلاف فداکاری و بنوعی ایثار کاراکتر بهرام،پسر فقیری که دوست دوران کودکی کاوه است،در قسمتهایی که بهرام بخاطر دوست قدیمی خود،از خیر کار در رستوران میگذرد یا برای بدخواهان کاوه اصطلاحا شاخ و شانه میکشدودعوا میکندیا جان خود را بارها و بارها برای دوستش کاوه به خطر می اندازد،ولی هنگامیکه اخگر کوهسنگی بهرام را اشتباها بجای کاوه میگیرد،کاوه بدون نگرانی و حتی با بی اعتنایی عجیبی کمترین و کوچکترین تلاشی برای نجات جان رفیق خود نمیکند…………….
فیلمنامه ضعیف و کارگردانی ضعیف که بازی بازیگراشو سربسته گذاشته و دست بازیگرارو باز نداشته مثلا نازنین بیاتی که در فیلم دربند اجازه بازی با تفکر خودش رو داشت اما این تفکر تو سریال از طرف کارگردان و نویسنده گرفته شده درکل خوب بود ولی میتونست بهترم بشه
این سریال واقعا ضعیف ظاهر شد.خیلی ضعیف.حسین سهیلی زاده که سریال هایی مثل فاصله ها و دلنوازان رو تو کارنامش داره نباید با این سریالی که به نظر من اصلا فیلمنامه نداشت خودشو پایین بیاره.البته الان وضع اکثر سریال ها به ویژه سریال های نمایش خانگی همینه.دروغ خیانت خشم قتل و صد تا نکته منفی دیگه که الهام گرفته از سینمای جهانه و متاسفانه
کارگردان های ایرانی هم عرضه ندارن خوب طرح رو کپی کنن
یعنی مزخرفترین سریالی که تو عمرم دیدم این سریال بود .عشق کاوه و همتا خیلی مسخره آبکی سرد و بی روح بود برای گارگردان و نویسنده این فیلم متاسفم که با ساختن این فیلم ارزش بازیگران حرفه ایی مثل مریلا زارعی شبنم قلی خانی و محمدرضا فروتن رو زیره سوال برد.وقتی فیلم رو میبینی همچین تصوری به ذهن انسان میاد که انگار به بازیگران گفتن خودتون به اختیار یه حرفی رو بزنین و یه نقشی رو بازی کنین و هر چی به ذهنتون اومد جلو دوربین بگین مخصوصا فرزاد فرزین
خواهش میکنم هر کی ندیده دانش نکنه فقط وقتو میگیره.لعنت و صد لعنت به این فیلم.
گندترین و گندترین و بدترین فیلمی که به عمرم دیدم.خدایی حیف وقت
و پولی که برا دانلودش دادم.حرومشون باشه.
واقعا برای منتقدین این فیلم متاسفم بااین همه محدویت وسانسور در ایران بهتر از این نمیشد واقعا بازیگرا عالی بودن فیلمی کاملا خانوادگی وجذاب در کل ارزش دیدن رو داشت ومن ازش لذت بردم
از هرچی فیلم ایرانی بود بدم اومد. اینکه نمیتونن ابتکار فیلم های خارجی در مورد پیشبینی آخر فیلم رو به کار بگیرند،دلیل نمیشه که بخوان اینجوری تموم کنن.خب این فیلم واقعا ارزششو داشت اینجوری تموم بشه؟؟؟؟؟
من این فیلم خیلی دوست داشتم فقط منتظر میشد به محض اومدن فیلم ببینم ولی خدایی آخرش خیلی بد تموم شد وکلی حرص خوردم مردن ژیلا کافی بود ولی واقعا حق کاوه نبود مخصوصا تو اون صحنه ،و بدتر از همه همتا کلی برا همتا گریه کردم کاش آخرش اینجوری نمیشد
این اقای فرزینو بااین دماغش ازتوی سطل اشغال پیدا کردن یاهزینه کل سریالو باباش داده
این اقای فدزینوازتوی سطل اشغال پیداکردن یاهزینه کل سریالو باباش داده
واسه سرگرمی بد نبود اما آخرش رو بدتموم کردن ینی خیلی دیگه فیییلم شد بعدم اون سکانس ک همتا داشت پولشو به رخ کتایون میکشید واقعا سطحی و از روی عقده بود البته این نظر منه
واسه سرگرمی بد نبود اما حا واسه بهتر شدن داشت احرش واقعا نیاید اینطوری تموم میشد بهد تو اون سکانس ک همتا داشت پولشو به رخ کتایون میکشید واقعا سطحی و از روی عقده بود البته این نظرمنه
چرت ترین سریال مزخرف دنیا ، یه چیزی ساختن که فقط فروش بره پول در بیارن
واقعا برای نویسنده ی سریال مانکن متأسفم که عقده ی زندگیشو رو رو مردم پر غم ماخالی کرد و پشیمونم که وقتم برای این سریال هدر دادم ،حتی شبکه های ماهواره ای هم نقش اصلی و خیلی تأثیرگذار رو نمی کشن واقعا باید به وضع فیلمای این ممکلت که این تیپین گریه کرد
جا دار بگم که برای کارگردان و نویسنده سریال مانکن واقعا متاسفم با ساختن چنین فیلمی چرا که آخر فیلم را کاملا بد تمام کرد درضمن شما اگه لطف کنید و یه تحقیق و مطالعه در مورد آناتومی بدن انسان داشته باشید ممنون میشم چراکه تا حالا من ندیدم آدم با تیر خوردن به کتفش کشته بشه ولی با چاقو خوردن به درون شکم امکان خونریزی و مرگ هست موضوع داستان این فیلم در اوایل این فیلم نسبتاً خوب بود اما در آخر فیلم بعد شد این فیلم خیلی خشک و مصنوعی بود
من نمیدانم چرا ما هرچه در صنعت سینما پیشرفت میکنیم و به تکنولوژی نزدیکتر میشیم فیلم هایمان بدتر میشون ما ایرانی ها فیلم های ترکی را قبول نداری البته درست هست که فیلم های ایرانی بهتر از فیلم های ترکی ساخته و کارگردانی میشود ولی داستانهای فیلم های ما هم انقدر هم خوب نیست جا داره اشاره ای کنم به فیلم ازل که از نظر من فیلم فوقالعاده ای بود البته خارج از بحث های غیر اخلاقی که هنوز برای ما ایرانی ها جا نیفتاده در نهایت جا داره از نویسنده و کارگردان سریال مانکن خواهش کنم که اگر خواستن فصل دوم این سریال را بسازند با بزرگان سینما مشورت کنند چون به احتمال زیاد فصل دوم هم
و یه بحث دیگه ای هم که راجب سریال ها و فیلم های ایرانی وجود داره اینه که عشق رو به صورت خیلی فانتزی و اسطوره ای نشون میدن. نه به صورت واقعی و قابل درک همراه با شخصیت های خاکستری. همین باعث میشه جامعه نسبت به عشق و موضوعات مشابهش با زاویه دید اشتباهی نگاه کنه و اصطلاحا نگاه رئالیستی نسبت به این موضوعات نداشته باشه و درآخر فرد به سرخوردگی شخصی برسه. (چون عشق و سبک زندگی ایده آل به یه شکل کاملا متفاوت نسبت به تجربیات شخصیش نشون داده شده)
فصل اول رو امروز تموم کردم و امیدوارم دیگه هیچ وقت فصل دومی ازش ساخته نشه. یه اشتباهات فیلمنامه ای و روایتی و حتی صحنه ای داشت که آدم مات و مبهوت میمونه چطور تو سطح حرفه ای سینمای ایران همچین اشتباهاتی میتونه پیش بیاد.
پایان سریال هم بسیار افتضاح از آب دراومده متاسفانه. اینکه تنها و تنها به دلیل کلیشه ی پایان شیرین، کاراکتر سریال رو به کشتن بدی، همین شکلی افتضاح هست ولی اینکه بیننده رو در ادامه دوباره گول بزنی گناه نابخشودنییه.
در هر صورت این سریال متاسفانه چیزی برای افزودن به شما نداره و بنده سریال شهرزاد رو با همه نقدهایی که بهش دارم خیلی سطح بالاتر از این سریال های جدید میدونم.
خیلی عالیه فصل دوم هم لطفا بسازید
خیلی وقت ها مخاطب یک سریال را میبیند صرفا بدلیل کنجکاوی برای عاقبت شخصیت ها. برای من زیاد پیش آمده که با وجود ضعف های یک سریال تا انتها دنبالش کردم اما دوستش نداشتم. مثل ستایش۳ که خیلی افتضاح بود ولی میخواستم بدانم بالاخره چه میشود. باید این نکته رو در نظر بگیریم که تعداد بالای مخاطب دلیل خوب بودن سریال نیست. آقای سهیلی زاده ترفندشان اینست که در قسمت اول کلیات داستان را لو میدهند تا مخاطب را تا پایان حفظ کنند. ولی از میانه سریال بشدت تکراری کسل کننده و شعاری میشود و پایانی غیرمنطقی نیز خواهد داشت. دلنوازان و فاصله ها همینطور بودند و جرقه اصلی در قسمت اول زده شد.
واقعا غم انگیزتر از خود سریال که برای توصیف میزان چرند بودنش کلمه ای پیدا نمیشه نظرات برخی از کاربران سایت هست که نویسنده محترم رو صرفا به خاطر نوشتن یک نقد برای سریال محبوبشون! مورد عنایت قرار دادن!!!
مانکن سریال به شدت مزخرف و بی ارزشیه که اصلا نکته ای برای نقد کردن نداره. یک مشت آدم زرنگ دور هم جمع شدن که با کلیشه ای ترین شکل ممکن و البته به صورت قانونی! دوشنبه به دوشنبه ملت رو سر کیسه کنند و از اون بدتر سلیقه مخاطب ایرانی رو روز به روز تنزل بدن. داستان در ابتدا به کمدی شبیه بود با اون صحنه های آبکی عاشق شدن این زوج پاکباخته!،بی عملی رقت آور پدر کاوه و شخصیت کلیشه ای و ظاهرا طناز و بی محتوای بهرام. ولی الان دیگه حتی اون هم نیست. یعنی هیچ چی نیست. حیف فرزاد فرزین که هنر خودش در موسیقی رو با بازی تو این سریال های دوزاری تحت الشعاع قرار میده. حیف حسین پاکدل که از غم نان مجبوره به هر پیشنهاد بازیگری جواب بده…
شعرترین سریال ساخته شده توسط بشر
یه فیلم مزخرف که بازیگراش همه مصنوعی بازی می کنن
یعنی حیف وقت که برای دیدن این سریال آبکی و سطح پایین صرف شد.
غیر قابل باور…
و اصلا شخصیت پردازی مناسب نبود.
آرایش بیخود شبنم قلی خانی.
حیف این بازیگران ….
حیف کربلا زارعی برای بازی در این فیلم( البته تنها نقطه قوتش هم بازی کربلا هست).
و البته که نقش بی مایه و دیالوگ های کلیشه ایی الهام پاوه نژاد و کلا سطح خیالی زندگی شان.
و از همه بدتر و بی خودتی بازی محمدرضا فروتن….
واقعا غم انگیز بود چنین نقش مضحکی را بازی کردن.
باور از باور
حتی نمی شود همزاد پنداری کرد
نمی شود گفت چنین دیوهایی وجود دارند
سلام
من از این ریال خوشم اومد چون که دغدغه های اجتماعی را در میان گذاشت و تنها ایرادی که از این فیلم میتونم بگیرم اینه که سریال رو خیلی کشش میدهند طوری که توانستند یا دو فصل سیزده قسمتی کنند یا اینکه مدت زمان فیلم را بیشتر کنند …
اما در کل فیلم جذاب و هیجان انگیزه است
کسانی هم که با نظر من مخالف هستند مفهوم سریال را به درستی درک نکردند اما من به نظرشون احترام میزام و برای نظرشون احترام قائل هستم❤️
خیلی جذاب نیست اما میبینمش، بازیگراشم خوبن فقط آقای فروتن اصلا نقششو قشنگ بازی نکرده خیلی غیر طبیعیه، موضوع فیلمو هم دوست دارم.
سریال مانکن در کنار بازیگرهای خوبی که داره اما فیلم نامه به شدت ضعیف! به شخصه نمیتونستم همزاد پنداری کنم با شخصیت ها!! عشق بین کاوه و همتا خیلی واقعی نیست!! انگار فقط دارن فیلم بازی میکنن!! در کل از نظر من اون جذابیتی که باید داشته باشه رو نداره! با وجود تمام ستاره های که در این فیلم بازی میکنن اما فیلم نامه اش ضعیفه و امتیاز خاصی نداره!
تمام کار فیلمسازی و کلیه کارهای صدا و سیما در ایران کاملا تقلید محض از برنامه های ماهواره ای خارجی و به ویژه تاثیر سریالهای ترکی است. زمانی ترکها میخواستند شبیه ایرانیان فیلم بسازند الان ایرانیان زیر هجوم سریالهای ترکی خفه شده اند. آزادی عمل سریالهای ترکی را هم ندارند کارگردان و بازیگران و به افتضاح و ابتذال محض هنری می رسد شبیه همین مانکن.
اولا سلام. دوما سریال مانکن با سریال های دیگه ایرانی خیلی متفاوته .
سوما بازی آقای امیر حسین آرمان به عنوان جوانی که بار بیش از توان روی دوششه و بعد از خلاصی از اونها کمی آروم میشه واقعا عالیه
چهارما اگه میخواید برید خارجیشو ببینین الکی از بازیگرای توانا ایراد نگیرید
کاوه عشقه با اینکه جوونه ولی عالی بازی میکنه
به نام خدا
سلام ببینید سریال مانکن اگرچه سریالی از سبک و سیاق تکراری است ولی من بر این باورم که تا وقتی که مردم اعتیاد به مکتب واقع گرایی دارند و با وجود نقد های متعدد از این فیلم هنوز هر دوشنبه فیلم را از فیلم فروشی توی فلش میربزن و به خانه برای تماشا می برند خب کارگردان اگر هم بزرگترین کارگردان جهان هم باشد به ساختن این مدل فیلم ادامه می دهد با کمترین هزینه.. چرا؟ چون پول دارد و سرمایه کمی می خواهد … به عقیده من ما باید یک انقلاب در صنعت سینمایی ایران به وجود آوریم و ذائقه ی مخاطبان را تغییر دهیم. به نقل از مقام معظم رهبری که فرمودند: ما نیاز به حرکت جهادی داریم منتهی برنامه ریزی شده.. خیلی گویاست که سینما هم باید حرکتی انقلابی داشته باشد که تا حدودی داشته است.. این تحرک رو توی فیلم های شبی که ماه کامل شد، لاتاری، به وقت شام، هیولا،دیدیم.
موضوع انتخاب شده توسط مانکن بسیار موضوع به جا و به روز و بسیار مهم است ولی خب قالب تکراری باعث دل زدگی مخاطب می شود. فیلم روی ضمیر ناخودآگاه مخاطب تاثیر مستقیم می گذارد و این موضوع روی انتخاب مانکن بسیار اهمیت دارد…
به نظر من هیجان این فیلم بیشتر و اتفاقات آن روز به روز داره جذاب تر میشه ولی ناگفته نمونه که با بدبودن قسمت اول مانکن موافقم در صورتی که میتوانست بهتر از اون باشه ولی این بدی در قسمت های بعد فیلم جبران شده و من از این فیلم خیلی راضیم و خیلی هم جذابه
یعنی واقعا همتا و کاوه وقتی داشتن از کنار هم رد میشدن با یک نگاه عاشق هم شدن و بعدش روبروی هم ایستادن و به هم لبخند زدن؟آیا واقعا آدما اینجوری عاشق میشن؟انقدر تابلو و جلف و آبکی؟نویسنده فیلمنامه فکر کرده با کی طرفه؟
عاااااااااااالی …. واقعا فیلم جذابیه و ارزش دیدن داره
به نظرم خیلی فیلم عالی هستش حالا هرکی دوس داره نگا کنه . کسی زورتون نمیکنه نگاه کنین و انتقاد کنین.
عالی هست و ارزش دیدن داره
بین سریال هایی که تا حالا دیدم بنظرم یکی از سریال های جذاب وموفقه که ارزش دیدن داره. منکه خیلی خوشم اومد.
اولاً یک چیز مهم که ظاهراً شما در نقدتون نادیده ش گرفتین. هیچگاه نمیشه از قسمت اول یک سریال انتظار هیجان و شخصیت پردازی های پیچیده و اتفاقات خفن داشت. قسمت اول یعنی مقدمه، زمینه ای برای ادامه ی ماجرا و درواقع شروع ماجرای اصلی در اینده. خیلی از ایراداتی که گرفتین به خاطر همینه. بازی کاوه خوبه اما برای فهمیدنش باید چند قسمت دید نه با یک قسمت قضاوت کرد. تنها بخشی از حرفاتون ک باهاش موافق بودم همون نحوه حسابری صاحبخونه از کاوه بود که برای منم قابل درک نبود. ولی در ادامه سریال به قدری جذاب میشه که میشه از این مسئله چشم پوشی کرد. شما هم لطفا تو نقدتون یک طرفانه و با پیش داوری نظر ندید. کاملاً مشخصه نسبت به صنعت سریالسازی ایران گارد دارین و حتی نمیخواین فرصت بدین کسی تلاشی کنه. بهرحال اینو در نظر داشته باشین سریالایی مثل این با این بازیگرای سرشناس و قوی و تولیدِ شبکه خانگی قطعا بهتر از سریالای تلوزیونه و واضح تر بگم؛ بهترین سریالی که ایران میتونه بسازه همین سریالای شبه خانگین. میخواین حتی به اینا هم نفرت بورزین؟ تا وقتی هی بزنیم تو سر خودمون هیچوقت نمیتونیم پیشرفت کنیم. من که راضی ام.
یاد بخشی از جمله واقعا مهم آقای فراستی افتادم
مقوا مقوا مقوا
چگونه است که ملت به به چه چه میکنند.
ارزش دانلود غیرقانونی هم نداره چه برسه به اینکه هزینه کنی براش
این فیلم عالیه چرا چرت وپرت میگین،بیشتر فیلم های ایرانی خیلی خوبن
انتقاد همیشه آسونترین کاریه که میشه انجام داد.احساس من اینه که منتقد خواسته عقده گشایی کنه
من بسیتر با نقد کننده موافقم بجزمریلا زادعی و محمد رصا فروتن و همتا بقیه واقعا در ایفای نقش ضعف دارن و بازی انها تکراری و به دور از جذابیت است من واقعا عشق میان کاوه و همتا رو درک نمیکنم چون خوب به تصویر کشیده نشده رفتار کاوه رو درک نمیکنم چون اصلا جذابیتی در ان وجودنداره مادر کاوه و خواهرشم که انگار دارن تاتر بازی میکنند که اونم درکش نکردن خیلی سرد ودیالوگ های خنک و خسته کننده فقط این فیلم رو به خاطر جذابیت بازی اقای فروتن و بانو مریلا زارعی نگاه میکنم امیدوارم قسمت های بعدی این صعف ها کمتر دیده شود وباور کنید اگه من سناریو رو مینوشتم و انتخاب بازیگر به عهده من بود کار از این جذاب تر به نطر میاومد منظورم از بیان این موصوع خودشیفتگی نیست صعف سناریو و بازی غلط بازیگرهایی هست که نتونستن ببیننده رو جذب ماجرا کنند
حرفی واسه گفتن ندارم.
خیلی بد نقد کردین سریال رو اونم از طریق نظرات شخصی خودتون.
قابل توجه اونایی که سریال رو نگاه نکردین…سریال بسار عالیی هست و پر از ستاره هایه دوست داشتنی و جذاب قطعا یکی از سریال هایی هستش که ارزش دیدن رو داره
قابل توجه منتقد محترم،اگه همین سریال رو یه کشور دیگه مثل امریکا میساخت قطعا میگفتید به به و چه چه عجب سریالی قطعا ببینیدxd
حالم از کسایی که الگوشون ترکیه اس بهم میخوره فیلمای ترکیه ای ساخت ایران اووووووق
کاش از رو فیلمای امریکایی می ساختین
حالم از کسایی که الگوشون ترکیه اس بهم میخوره.فیلمهای ترکیه ای ساخت ایران اوووووق
کاش الگی فیلماتون حداقل آمریکا بود
بدتون میاد مجبور نیستید ببینید !
ظاهرا فعلا باید صبر کرد ه فعلا ارزش تلف کردن وقت رو نداره .
امیدواریم که در آینده بهتر بشه و نقدها و کامنت های مثبت تری سریال از منتقدین بگیره تا ما دلمون بخواد وقتمون رو بگذاریم و ببینیم سریال رو .
ممنون
بااینکه برای نقدیک سریال تلویزیونی نمیتوان به یک قسمت استنادکردوبادیدن قسمتهای متعدد میتوان نقددقیقتری داشت. اماریسک این کاررامیپذیرم ونظرم رادرموردسریال سخیف ” مانکن” بیان میکنم.
مانکن سریال بسیاربدی است. فیلمنامه ی پرازایراد،بدون شخصیت پردازی صحیح بایک داستان باسمه ای بی منطق فیلم فارسی ،پسرفقیروشوگرمامی ثروتمند. بازیهااگزجره وابتدایی ،تصویربرداری ناشیانه پرازکلوزآپهای بی دلیل ازچهره ی بازیگران زیبای سریال وبطورکلی دریک جمله نسخه ی آبکی سریالهای ترکی. فقط مانده ام چطور”مریلازارعی” بازیگرتواناحاضرشده درچنین اثرابتدایی ایفای نقش بکنه. بوی پول درسریال سازی بعضی هارابدجوری مست کرده.
سریال های ایرانی ارزش وقت گذاشتند ندارند