چرا سیلور مون پس از گذشت سی سال هنوز هم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است

نااوکو تاکیوچی، خالق مجموعه سیلور مون (Sailor Moon) حالا برندی دارد که بیش از سی سال عمر کرده است. تاکیوچی جز آن دسته افرادی است که شاید من در تمام طول عمرم نتوانم او را ملاقات کنم اما او باشخصیت قهرمان داستانش و چندین اقتباسی که از مانگای آن صورت گرفت، منبع یک‌عمر الهام بخشی است. چرا این مجموعه شوجو بعد از گذشت سی سال از خلق آن هنوز هم می‌تواند احساسات قوی در بینندگان ایجاد کند؟ جوابش ساده است، زیرا این مانگا حامی حقیقت، عشق و دوستی است.

سیلور مون چند بار در قالب انیمه، یک بار به‌صورت مجموعه لایو-اکشن و چندین موزیکال به تصویر کشیده شده است، اما من در این مقاله قصد دارم  روی مانگای این اثر با نیم نگاهی به انیمه آن مانور بدهم آن‌هم به دو دلیل: یک، این مانگا یکی از مانگاهای موردعلاقه‌ام است و دوم آنکه این مانگا شابلون بسیاری از مانگاهایی است که پس‌ازاین داستان خلق و نوشته شدند.

برای آنهایی که با مجموعه سیلور مون (یا نگهبانان زیبا سیلور مون) آشنایی ندارند باید بگویم این مانگا درباره یک دختر نوجوان ژاپنی به نام اوساگی سوکینو است که برای تبدیل‌شدن به جنگجوی افسانه‌ای، سیلور مون، انتخاب می‌شود. سرنوشت او و چندین نگهبان دیگر این است که شاهدخت ماه را پیداکرده و نجات دهند. خطر اسپویل: اوساگی خود شاهدخت ماه است! در این مانگا شاهد تناسخ، داستان دو عاشق بخت‌برگشته، گروهی از دختران قدرتمند، گربه‌های سخنگو، کودکی از آینده با موی عجیب و چندین شخصیت شرور خواهید بود که سیلور مون و همراهانش باید در طی شصت پرده با آنها روبه‌رو شوند.

مانگا به‌خصوص درجاهایی که داستان روی شخصیت اوساگی سوکینو (Usagi Tsukino)، خود سیلور مون، تمرکز دارد می‌درخشد. برای آنهایی که با انیمه های دهه نود میلادی بزرگ‌شده‌اند(مانند من) ممکن است درک آنکه چرا فردی مانند اوساگی که یک دختر تنبل بی دست‌وپا و کم‌ظرفیت که زیر بار مسئولیت نمی‌رود، هدایت گروه را بر عهده می‌گیرد دشوار باشد. او قوی‌ترین، باهوش‌ترین یا دلیرترین آنها نیست اما قلب تپنده گروه است. اوست که هیچ‌کس را به حال خود رها نمی‌کند، اوست که تاآخرین‌نفس برای حفظ جان همه می‌جنگد. بااین‌حال، باید خاطرنشان شد که مانگا این خصوصیات را زودتر به نمایش می‌گذارد  اما درعین‌حالی که اوساگی بزرگ می‌شود و متوجه می‌شود که قدرت‌هایی خدا مانند دارد به او اجازه می‌دهد که شیرینی کودک-مانند خود را نیز حفظ کند.

چیزی که درباره اوساگی الهام‌بخش است این است که او همیشه سعی دارد عشق را به موقعیت‌هایی که از عشق و علاقه بهره‌ای نبرده‌اند وارد کند. اوساگی به مردم اهمیت می‌دهد و همین مسئله بزرگ‌ترین نقطه قوت او به‌عنوان یک شخصیت و یک قهرمان است. در مانگا می‌بینیم که تمامی شخصیت‌های شروری که او در نقش سیلور مون با آنها رودررو می‌شود از هرج‌ومرج (Chaos) تأثیر پذیرفته‌اند. هرج‌ومرج موجودی است که در تبدیل‌شدن به ستاره ناکام می‌ماند و تصمیم می‌گیرد خود را با چشمه کهکشان (Galaxy Cauldron) تلفیق کرده تا جهان را نابود کند.

سیلور گالاکسیا در این مأموریت به برده او بدل می‌شود. شخصیتی چنان قدرتمند که قدرتش با سیلور مون برابری می‌کند، گالاکسیا تمامی کسانی که اوساگی به آنها نزدیک است را می‌کشد: دوستانش، دوست‌پسرش (به‌تبع آن فرزند آینده‌اش) و سعی می‌کند از درد و رنجی که برای اوساگی پیش آورده استفاده کند و او را به‌جایی برساند که هرج‌ومرج بتواند او را به نگهبان تاریکی تبدیل کند. اما اوساگی از پذیرش چنین سرنوشتی سر باز زده و به دلیل آنکه امیدش را از دست نمی‌دهد حتی در مواجهه با مرگ، موفق می‌شود همه را نجات دهد. زیرا او هرگز به میل باطنی‌اش برای نجات کسانی که دوستشان دارد پشت نمی‌کند.

در آخرین فصل مجموعه، اوساگی با انتخابی دشوار روبه‌رو می‌شود. او می‌تواند دوباره از نو شروع کرده، در کنار تمامی دوستانش یا اجازه دهد آنها به‌تنهایی به این راه ادامه دهند. با علم به اینکه همیشه نبردهایی برای جنگیدن وجود دارد، و دشمنانی قطعاً در آینده پدیدار خواهند شد اوساگی می‌گوید: «ما ترجیح می‌دهیم باهم به همین شکل تا جای ممکن به زندگی ادامه دهیم. ما می‌خواهیم آینده‌مان را باهم بسازیم. ما می‌خواهیم به این زندگی، این سرنوشت ادامه دهیم هرچقدر هم که دشوار باشد.»

در زندگی شخصی هم هر وقت دچار افسردگی می‌شوم به آن انتخاب فکر می‌کنم و حالم بهتر می‌شود. خیلی از مردم شخصیت‌هایی دارند که از آنها الهام می‌گیرند. اوساگی منبع الهام من است چراکه وقتی داستان او شروع شد، او تنها یک دختر معمولی بود که از واقعیت سوا شد تا به شخصیتی قهرمان تبدیل شود. و او در انجامش نیز موفق شد. او تجربه این احساس را برای من وقتی کودک بودم و حتی الآن که فردی بالغ هستم میسر کرد. اوساگی هنوز هم برای من الهام‌بخش است.

من عاشق شخصیت اوساگی هستم و هرروز از نااوکو تاکیوچی سپاسگزارم که تصمیم گرفت این مجموعه را خلق کند. این داستان، زندگی من و احتمالا میلیونها دختر دیگر را در سراسر دنیا تحت تأثیر خود قرار داد و به ما یکی از مهم‌ترین ابرقهرمانان زن تاریخ را هدیه کرد.