تام هاردی بازیگر بعدی جیمز باند؟ همه چیز درباره این نقش محبوب نفرین شده

سالهاست که زمزمه بازیگر جدیدی برای ایفاگری نقش جیمز باند شنیده می‌شود و هربار صحبت از افراد مختلفی به میان می‌آید. شایعاتی مبنی بر تغییر جنسیت این قهرمان سینمایی و یا تغییر رنگ و نژاد او نیز شنیده شده و حتی افرادی مانند ادریس آلبا به عنوان کاندیداهای یک جیمز باند سیاهپوست مطرح شدند؛ اما فعلا خبرها به این سمت رفته که تام هاردی قرار است جیمز باند بعدی سینما باشد.

فارغ از اینکه این خبر راست باشد یا دروغ، باید گفت که جیمز باند شدن برای هر بازیگری تقریبا یک رویا است، حتی اگر آن بازیگر چهره مشهورتری همچون تام هاردی باشد. جیمز باند به عنوان یکی از برترین شخصیت‌های قهرمان سینمایی در جهان شناخته می‌شود و قدمتی بیش از نیم قرن در پرده سینما دارد. او نماد سینمای انگلستان است و فیلم‌هایش در یادها باقی می‌مانند، اما این علاقه به بازیگری در نقش جیمز باند، روی دیگری نیز دارد. روی نفرین و سیاه این نقش؛ یا به بیانی بهتر، سایه سنگین نقش.

نفرین نقش یا برچسب نقش اصطلاحی من درآوردی از خودم است برای بازیگرانی که با یک نقش در تاریخ کارنامه هنری‌شان شناخته می‌شوند. در ایران خودمان نیز کم از این موارد نداریم، همچنان حمید لولایی با نقش خشایار شناخته می‌شود و به مجری زن برنامه عصر جدید، حتی کودکان ۷ ۸ ساله شرکت کننده می‌گویند «ناتاشا» که مربوط به سریالی قبل از به دنیا آمدن آنهاست. مصطفی زمانی هم که کماکان با نام یوزارسیف شناخته می‌شود و بس.

این مشکل در سینمای تمام دنیا وجود دارد. دنیل ردکلیف هرچه قدر هم زور بزند، در نهایت به عنوان «این پسر تو هری پاتر» شناخته می‌شود. او با اینکه سعی کرده نقشهای متفاوتی بازی کند و چهره خودش را با انبوه ریش در این رل‌های سینمایی تغییر دهد، اما بازهم برای همگان همان پسرک جادوگر هاگوارتز است.

همین است که بسیاری از بازیگران به خصوص در عالم سریال‌سازی، تصمیم می‌گیرند از بازی کردن در یک نقش بسیار پر سر و صدا و پولساز دست بکشند. (بازیگر شلدون در بیگ بنگ که علی رغم دستمزد بسیار بالا، دیگر نخواست این نقش را بازی کند و سریال به همین خاطر هم تمام شد! یا بازیگر فیونا در شیملس که تصمیم گرفت از سریال خارج شود).

باید گفت جیمز باند هم به نوعی به مثابه یک سریال سینمایی است، سریالی با بیش از ۲۵ قسمت که مدت زمان پخش آن نیز به بیش از ۵۰ سال می‌انجامد. همین است که بازیگران از خیر نقش جیمز باند می‌گذرند، حتی اگر همچنان آمادگی نقش آفرینی این نقش را داشته باشند. آنها هریسون فورد نیستند که همچنان بخواهد ایندیانا جونز باقی بمانند! هرچند، بحث ایندیانا جونز متفاوت است و شاید اگر این کاراکتر هم بیش از ۲۰ فیلم داشت، فورد از بازیگری در این نقش خسته می‌شد.

حال بگذارید کمی عقب تر برویم و برگردیم سر ماجرای جیمزباند خودمان، زمانی که یان فلمینگ کتاب‌های جیمز باند را می‌نوشت، احتمالا تصور می‌کرد که قهرمان شیک پوش بریتانیایی‌اش روی پرده سینما هم بدرخشد. قهرمان او بسیار محبوب شده بود و کتاب‌هایش نیز فروش خوبی را تجربه می‌کرد. هالیوود تصمیم گرفت «دکتر نو» را تبدیل به فیلم کند و برای این کار بازیگری را انتخاب کرد که هنوز به یک چهره سینمایی تبدیل نشده بود و در آستانه شهرت بود: شان کانری.

شان کانری با ایفاگری نقش جیمز باند یک ره صدساله را طی یک شب پیمود و توانست تبدیل به یک ابرستاره بشود. بازی در فیلمهای جیمز باند باعث شد که او در آثار کارگردانانی مطرح چون هیچکاک هم ظاهر بشود و بتواند خود را در هالیوود به ثبات برساند. کانری اما بعد از ۵ فیلم از بازیگری در نقش جیمز باند اعلام بازنشستگی کرد. چرا؟ به خاطر همین ماجرایی که در ابتدای مطلب به آن پرداختم: برچسب نقش.

شان کانری نقش جیمز باند را ترک کرد و استودیو یک مدل بی‌تجربه در دنیای بازیگری یعنی جرج لازنبی را برای ایفاگری نقش جیمزباند انتخاب کرد، مردی که تنها یکبار در نقش این شخصیت فرو رفت و فیلمش نیز تقریبا بین همه آثار جیمزباند، ضعیف‌ترین اثر به شمار می‌رود.

لازنبی تنها بازیگریست که بعد از باند بودن هم نتوانست به شهرت برسد و این موضوع به این برمی‌گرد که او اساسا بی‌استعداد بود و انتخابش از همان وهله اول نیز یک اشتباه محض! لازنبی نتوانست در سینمای هالیوود دوام بیاورد و چند فیلمی در سینمای هنگ کنگ بازی کرد و در نهایت هم شاید مهمترین کاری که بعدها انجام داد صداپیشگی در انیمیشن بتمن بود.

شکست لازنبی باعث شد که بار دیگر شان کانری به هیبت باند برگردد اما این بازیگر قصد داشت دنیای فراتر از باند بودن را تجربه کند. کانری توانست پس از باند در فیلم‌های مطرحی بازی کند، به نام گل رز، ایندیانا جونز، هایلندر، رابین هود و قلب اژدها و صخره و البته تسخیرناپذیران از جمله فیلمهایی بودند که کانری در آنها خوش درخشید. او حتی یکبار دیگر با فیلم «هرگز نگو هرگز» به دنیای سینمایی باند بازگشت و این بازگشت هم برایش خوش یمن بود چرا که محبوبیتش دوباره اوج گرفت و بسیاری از آثاری که در سطور بالا به آن اشاره شد، پس از بازگشت او به نقش جیمز باند در این فیلم صورت گرفت.

باید اعتراف کرد شان کانری موفق‌ترین بازیگر جیمزباند در دوران فراتر از باند بوده و شاید دنیل کریگ بتواند این طلسم را بشکند. اما دیگر بازیگران این نقش عملا در گیر و دار همان مساله «برچسب نقش» گیر کرده‌اند، موضوعی که ممکن است در آینده هنری دنیل کریگ و یا بازیگر جدید جیمز باند، خواه تام هاردی باشد یا نباشد، بار دیگر خودش را نشان دهد. بگذارید برای این موضوع مثال بزنم و سیر بازیگران جیمز باند را دوباره مرور کنیم.

راجر مورد، بازیگر بعدی جیمز باند بود که بازیگری که تا قبل از باند هم فیلم‌های مطرحی بازی کرده اما با جیمز باند بود که توانست فوق ستاره بشود. راجر مور بعد از جیمز باند نتوانست در دنیای سینما به خوبی بتازد و رسما کنار گذاشته شد. او در سال ۲۰۱۰ در فیلم دوم فرنچایز سگ‌ها و گربه‌ها در نقش یک گربه جاسوس با نام تد لازنبی (اشاره به بازیگر قبلی جیمز باند) صداپیشگی کرد که شاید بتوان گفت بیشترین کار دیده شده از او در دوران فراباند بودن بود.

جالب اینجاست که راجر مور بیشترین نقش آفرینی جیمز باند را داشت و با حضور در هفت فیلم از ماموریت‌های ۰۰۷، به این سرنوشت دچار شد. هالیوود به هیچ‌کس رحم نمی‌کند حتی به مامور مخفی خودش.

تیموتی دالتون بازیگر چهارم جیمز باند نیز به همین سرنوشت دچار شد و عمر بسیار کوتاه‌تری داشت. تیموتی دالتون نیز بدون تجربه بازیگری مهمی نش جیمز باند را به دست آورد، البته او مانند لازنبی یک بازیگر صفر کیلومتر نبود و با دنیای سینما آشنایی داشت اما این جیمز باند بود که او را سر زبان‌ها انداخت.

او قرار بود در فیلم «درخدمت سرویس مخفی ملکه» پس از شان کانری جیمز باند بشود اما به خاطر زیادی جوان بودن کنار گذاشته شد (خودش هم این موضوع را خواسته بود) و حالا که کمی پا به سن‌تر گذاشته بود به این نقش رسید. دالتون شانس اورد که این نقش به او رسید چرا که پیرس برازنان (بازیگر بعدی جیمزباند) درگیر قراردادش با یک سریال تلویزیونی بود وگرنه بعید نبود خیلی زودتر برازنان را می‌دیدیدم.

در نهایت تیموتی دالتون هم مانند راجر مورد و دیگر بازیگران، به نفرین این نقش دچار شد. دو فیلم باند را بازی کرد و پس از بازی در آنها رسما کنار گذاشته شد. او اخیرا به عنوان صداپیشه کاراکتر جوجه تیغی در داستان اسباب بازی‌ها برگشته و پس از آن در سریال دوم پاترول نیز در نقش نیلز بازی می‌کند. دالتون کمی دیر و در دهه هفتم زندگی خود، توانسته بار دیگر کمی خودش را نشان دهد اما در تمام این سالها، نتوانست نقشی ماندگار بازی کند.

پیرس برازنان دیگر قربانی نقش جیمز باند بود، بازیگری که بسیاری او را یکی از محبوب‌ترین باندها می‌دانند و ۴ فیلم جیمز باندی خوب را نیز هدایت کرد. برازنان پس از تمام شدن دوران باند بودنش، تلاش کرده تا از برچسب جیمز باند خارج شود و دچار این نفرین شود، تلاش‌هایی که قابل تحسین هم است اما واقعیت اینجاست که چندان کارساز نشده است.

او تبدیل به بازیگر فیلم‌های اکشن شد و سپس برای آنکه در این ژانر از سینما گیر نکند و دائما با جیمز باند مقایسه نشود، توانست در فیلمهای رمانس و کمدی نیز خوش بدرخشد و خوانندگی را نیز در فیلمهایی چون مامامیا تجربه کند.

برازنان نقش جیمز باند را در کنار ایفاگری در سینما در دنیای بازی‌های ویدویی نیز بازی می‌کرد و در چندین بازی جیمز باندی ظاهر شد. او حتی پس از سینما در سال ۲۰۰۴ دنیای بازی‌های ویدویی با بازی «همه چیز یا هیچ چیز» ادامه داد. یک بازی با داستانی کاملا مستقل و مجزا از آثار سینمایی. برازنان تا به امروز موفق نشده سایه سنگین مامور ۰۰۷ را از خود برهاند و همچنان درگیر این نقش است.

در نهایت میرسیم به دنیل کریگ که یکی از متفاوت‌ترین جیمزباندهای تاریخ سینما چه از لحاظ فیزیکی و چهره و چه از منظر بازیگریست. فیلمهای جیمز باند با حضور کریگ نیز بسیار سنت شکن هستند و برخی کاراکترهای چندین ساله در این فرنچایز نیز در آنها کشته شدند. در فیلم‌های اخیر جیمز باند، به شخصیت و پیشینه این کاراکتر بیشتر پرداخته شده و او از یک مامور جذاب و دخترکش که همه فن حریف است، تبدیل به یک کاراکتر انسانی‌تر شده و دیگر یک مقوای آدمکشی نیست.

کریگ اعلام کرده که فیلم اخیر جیمز باند او (که چند ماه دیگر اکران می‌شود) آخرین حضورش در هیبت این نقش است. او از همان ابتدای دوران بازیگری‌اش در کالبد باند، سعی کرد با هوشمندی کامل در دیگر آثار سینمایی حاضر بشود و کاری کند که سایه باند دائما پشتش نباشد.

بازی در فیلم‌هایی چون قطب نمایی طلایی و هجوم برخی از این تلاشها بودند اما بازهم واقعیت اینجاست که هیچ یک نتوانستند سایه جیمز باند را از سرش برهانند. شاید در این بین فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» توانست حکم ورق طلا را برایش بازی کند که متاسفانه تبدیل به یک فرنچایز نشد و یک نقش آفرینی تکباره شد. کریگ اما در این اواخر فیلم بی‌نظیر Knives Out را بازی کرده و در کالبد یک کارآگاه ظاهر شده، نقشی که ظاهرا قرار است ادامه دار باشد و او آنقدر خوب در آن حضور پیدا کرد که احتمالا بتواند شر سایه جیمز باند را از خودش کم کند.

دنیل کریگ بازیگر خوبی است و پتانسیل خوبی دارد که بتواند نقش‌های دیگر را بازی کند، اما در واقع باید گفت درباره همه بازیگران جیمز باند چنین حدس‌هایی زده می‌شد و هیچکس فکرش را نمی‌کرد که راجر مور افسانه‌ای و برازنان جذاب، نتوانند در عالم بعد از باند بودن به حیات سینمایی خود به درستی ادامه دهند. البته کریگ در بازیگری خود در نقش باند سنت‌شکنی کرده و شاید در این موضوع نیز بتواند این کار را تکرار کند.

حال زمزمه‌های حضور تام هاردی در نقش جیمز باند شنیده می‌شود و هنوز این موضوع توسط مراجع رسمی تایید نشده است. تفاوت هاردی با سایر بازیگرانی که تاکنون سکان هدایت جیمز باند را بر عهده گرفتند در یک چیز است: هاردی به اندازه کافی چهره است و به نوعی در حال حاضر هم یک سوپراستار است. او «ونوم» سینما و «بین» سینماست و نقش‌آفرینی‌های هنرمندانه‌ای از خود برجای گذاشته است هرچند بسیاری معتقدند آنطور که باید دیده نشده است.

تام هاردی چهره مطرح‌تری نسبت به سایر بازیگران تقریبا گمنام یا کمتر مشهوریست که همیشه برای ایفاگری نقش جیمزباند انتخاب شده‌اند. این بازیگر انگلیسی (بازیگر جیمز باند باید انگلیسی باشد، این یک قانون نانوشته است) در فیلم‌ها و سریالهای موفقی حضور پیدا کرده و کمی برای جیمز باند شدن، بیش از حد مشهور است. هرچند به طور قطع به یقین، حضور او در نقش جیمز باند، کماکان یک سکوی پرتاب برایش خواهد بود و هاردی را تبدیل به یک فوق ابرستاره می‌کند!

انتخاب تام هاردی بسیار مسیر سنت شکنانه‌تری از فیلمنامه‌های آثار با حضور دنیل کریگ است و یک خانه تکانی اساسی به این نقش افسانه‌ای در سینماست. باید دید این مسیر تا کجا پیش می‌رود و آیا هاردی ریسک جیمز باند شدن را به جانش می‌خرد یا خیر. او بازیگریست که می‌تواند بدون جیمز باند شدن هم در دنیا دیده شود و این نقش یک «بوست» قدرتمند برای اوست اما نفرین سایه جیمز باند را نیز در کنارش دارد.

باید دید چه می‌شود اما هرچه بشود بهتر است جیمز باند نه یک زن بشود (شایعاتی بر این ماجرا شنیده می‌شد) و نه تغییر نژاد به او دست بدهد (شایعاتی مبنی بر حضور ادریس آلبا یا به طور کلی سیاهپوست شدن جیمز باند نیز شنیده می‌شد). باید تاکید شود این صحبت‌ها نه زن ستیزی و نه نژادپرستانه است بلکه باید گفت یک ترجیح برای ماندگاری نقشی است که بیش از ۵۰ سال مهمان ما بوده است.

شما چه سرنوشتی را برای جیمز باند پیش بینی میکنید و دوست دارید چه کسی جیمز باند بعدی سینما باشد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.